زن و شوهر به چه مشکلاتی ممکن است بر بخورند که باعث خلل در زندگی مشترک است

در این نوشتار با شما هستیم تا به بررسی علل و توضیح مشکلات زناشویی پردازیم و بررسی نماییم که چه دلیل هایی باعث بروز مشکلات و تصمیم به تمام کردن زندگی مشترک بین زوجین می شود.زندگی زناشویی یک زندگی یک طرفه و خودخواهانه نیست و علل مختلفی وجود دارد که یک زوج تصمیم به جدایی و طلاق بگیرند. تصمیم به طلاق و متارکه در کشور ما به اجرا گذاشتن مهریه از طرف زوجه آغاز می گردد که به دنبال آن مشاوره از وکیل ابتدایی ترین کاری است که زوجه انجام می دهد. در ادامه به بررسی انواع مختلفی از دلایلی می پردازیم که باعث به وجود آمدن اختلاف و در نتیجه مراجعه به وکیل مهریه میشود.

●     بی نظمی

 

تقریباً در هر رابطه‌ای، یکی از طرفین نسبت به دیگری آشفته‌تر است. 80 درصد از زوج‌هایی که با هم زندگی می‌کنند می‌گویند که اختلافات بر سر آشفتگی و بی‌نظمی باعث تنش در روابط آنها می‌شود و علت مراجعه به وکیل مهریه و آغاز روند طلاق را این نکته بیان می کنند. اغلب این گونه است که وقتی مردی با یک زن زندگی می‌کند، واقعاً نیازی به تمیز کردن خودش نمی‌بیند و اکثرا وسایل خود را با بی نظمی همه جای خانه پخش می کند که این بی احترامی است.

●     احساس قدردانی نکردن

 

احساس قدردانی و مورد توجه واقع شدن برای همه روابط ضروری است. اگر احساس مهم بودن در رابطه وجود داشته باشد طرفی را مشتاق انجام کارهایی می کند تا شرکای خود را خشنود کنند، به خصوص اگر تلاش هایشان مورد تایید و قدردانی قرار گیرد. اما اگر احساس کنند که تلاش‌هایشان مورد توجه قرار نمی‌گیرد – یا بدتر از آن، اینکه شریک زندگیشان فقط به کارهایی که ما انجام نمی‌دهیم توجه می‌کند – علاقه خود را به انجام آن اعمال سخاوتمندانه‌ای که رابطه را تقویت می‌کنند از دست می‌دهیم.

نشان دادن قدردانی از شریک زندگی خود یکی از بهترین راه ها برای دوست داشتن است، اما همچنین یکی از ساده ترین چیزهایی است که باید فراموش کنید. تقریباً همه ی ما در یک زمان یا آن زمان در این که همسرمان را روشن فرض کرده ایم، مقصر بوده ایم. انجام این کار به طور منظم می تواند باعث رنجش و ایجاد مشکلات بزرگ در ازدواج و در نتیجه راهی شدن به سمت و سوی دادگاه های خانواده و وکیل مهریه شود.

●     احساس کنترل

 

احساس کنترل یکی از شایع ترین شکایات  و مشکلات زوجین می باشد. ما انسان ها دوست نداریم به ما بگویند چه کار کنیم. آنچه را که یک فرد به عنوان کنترل تجربه می کند، ممکن است دیگری به عنوان عشق و مراقبت تجربه کند. هنر روابط این است که همه چیز را عوض کند، حتی اگر طرف مقابل با هم همکاری نداشته باشد.

 

اگرچه ممکن است همسرتان را دوست داشته باشید و حتی احساس کنید که به عنوان یک تیم عمل می کنید، نداشتن و عدم احترام به استقلال او به عنوان یک فرد منجر به مشکلاتی و تنش های بزرگی می شود. وقتی یکی از طرفین ازدواج دیگر احساس نمیکند که در زندگی خود حرفی برای گفتن دارد، یا اینکه طرف مقابل همه چیز را انجام می دهد، دیگر به عنوان یک تیم عمل نمی کنید. از دست دادن آن می تواند آسان باشد.

●     عدم احساس صمیمیت

 

مانند همه عوامل تحریک کننده روابط، عدم صمیمیت یک خیابان دو طرفه است. اگر تمام نیازهای شریک زندگی خود را برآورده می کنید و او را روزانه از عشق پر می کنید، هر دو احساس گرما و صمیمیت خواهید کرد. از خیلی از مردان می شنویم که می گویند همسرم ناگهان مرا ترک کرد و من نمی توانم بفهمم چرا، همه چیز را به او دادم. در پاسخ به این افراد باید گفت تو همه چیز را به او دادی به جز آنچه او نیاز داشت!

 

زوج های زیادی را می بینیم که در روابط خود با صمیمیت دست و پنجه نرم می کنند، چه از نظر فیزیکی و چه عاطفی. بخشی از چیزی که یک زوج را زوج می کند، صمیمیت مشترک آنهاست. زمانی که این نزدیکی با مشغله های زندگی روزمره جایگزین می شود و تنها نیازهای سطحی برآورده می شود، زوج ها از هم دور می شوند. در نتیجه این دوری طرفین از یکدیگر سرد می شوند و تصمیم به جدایی می گیرد.

●     چرا این شکایات از همسران بسیار رایج است؟

 

توجه و توجهی که در ابتدای رابطه به یکدیگر می کنیم طبیعی است و هدفی را دنبال می کند، اما حفظ آن به صورت روزانه ممکن است دشوار باشد. این رفتارها در زمان آشنایی با یکدیگر به ما کمک می کند تا به هم نزدیک شویم، عاشق شویم و زندگی مشترکی را ایجاد کنیم. نقطه ضعف آن این است که وقتی رابطه برقرار شد و پایدار شد، تمایل داریم شخصی را که بیشتر دوستش داریم، بدیهی فرض کنیم، و انجام این کار مشکلاتی را ایجاد می کند